هیپنوتیزم یا خوابگری[۱][۲] شاخهای از علم روانشناسی است که در آن به وسیلهٔ تلقین، شخص در حالت خاصی ازهوشیاری قرار میگیرد. هیپنوتیزم یا به طور دقیقتر هیپنوز موجب تسلط دیگری بر فرد نمیشود بلکه دیگری با ضمیر ناخودآگاه آدمی به مکالمه و القای تلقینات میپردازد. همهٔ هیپنوزها نحوی خودهیپنوتیزم است و هیپنوتیزور خارجی فقط مامای هیپنوز از درون انسان است و آن را میزایاند. همة مکاتب و عرفا به نحوی با هیپنوز درگیر بودهاند. ضمیر ناخودآگاه تنها یک تئوریست که توضیح حقایق روی آن سوار میشود. هیپنوتیزور نمیتواند هرآنچه دوست داشت به سوژه تلقین کند. هیپنوتیزم یک امر خارق العاده نیست. و کارایی عجیب و غریب ندارد. اگر هم اثار غریبی داشته باشد در عدهٔ کمی دارد و خیلی قابل تکرار و تایید نیست لذا از منظر علم رسمی پارهای غرایب مشاهده شده در هیپنوز قابل اعتبار و برداشت کلی نیستند. (مبحث شستشوی مغزی البته در این وادی مطرح است ولی میزان پایداری این کارها باید بیشتر ارزیابی شود.)هیپنوز خواب نیست. امواج مغزی در این حالت با امواج مغزی حالت خواب در بسیاری موارد فرق میکند. از یک منظر هیپنوز با تلقین معمولی هم فرق دارد چرا که مناطقی که بر اثر تلقین تحریک میشود با مناطق تحریک شده هنگام هیپنوز متفاوت است. در طی این فرآیند، شخص هیپنوتیزور قادر است هر آنچه در نظر دارد به شخص هیپنوتیزم شده القا کند زیرا در این حالت تلقینات هیپنوتیزور بجای حواس بدن عمل میکند و ضمیر ناخودآگاه انسان را تحت کنترل خویش قرار میدهد[۳]. البته هرآنچه هیپنوتیزور میخواهد به هیپنوتیزم شوند تحمیل و تلقین نمیشود. هیپنوز جبر ایجاد نمیکند.