زمخشری دانشمند بزرگ و صاحب تفسیر معروف کشاف, در سفری که به سرزمین خوارزم داشت, دچار سرما زدکی شدیدی شد.
شدت سرما به اندازه ای بود که منجر قطع یکی از پاه های او گردید.
از خود زمخشری درباره ی علت این حادثه پرسیدند.
او گفت:
-علت حقیقی این بیماری را بر اثر نفرین مادرم می دانم.
من در کودکی , گنجشکی گرفتم و نخی به پایش بستم ,و قسمتی از پا های پرنده را کندم.
در این میان , ناگهان گنجشک از دستم فرار کرد و در سوراخی خود را پنهان ساخت ؛
اما نخی که به پایش بسته بودم , پیدا بود.
من آن نخ را کشیدم, تا پایش قطع شد
مادرم از این کارم بر آشفت و به من گفت :
-خدا پای تورا قطع کند؛ همچنان که پای حیوان را جدا ساختی !
ستارگان فروزان